افسانه سر به محمل کوبیدن بارها شنیدهایم که قمهزنان به این روایت دروغ تمسک میکنند و بیخبر از همهجا میگویند: اگر قمهزنی و سر شکافتن در عاشورا و عزای حسین، علیه السلام، جایز نیست پس چرا زینب، سلاماللهعلیها، سرش را به چوب محمل کوفت و سر و صورتش را آغشته به خون کرد! مگر امامسجاد، علیه السلام، همراه زینب نبود و این اقدام عمه را ندید. آیا سکوت امام معصوم در اینجا نمیتواند در تأیید و تقریر این عمل باشد؟! محدث متقی، صاحب مفاتیح الجنان؛ مرحوم شیخ عباس قمی~ در مورد این خبر مینویسد: مؤلف میگوید که ذکر محامل و هودج در غیر خبر «مسلم جصّاص» نیست و این خبر را اگرچه علامه مجلسی نقل فرموده، لکن مأخذ نقل آن منتخب طریحی و کتاب نور العین است که حال هر دو کتاب برای اهل فن حدیث مخفی نیست، و نسبت شکستن سر به جناب زینب، سلام الله علیها، و اشعار معروفه نیز بعید است از آن مخدّره که عقیلة هاشمیین و عالمة غیر معلمه و رضیعة نبوت و صاحب مقام رضا و تسلیم است. محدث قمی سپس با استناد به کتابهای معتبر مینویسد که اصلاً محامل یا هودجی در کار نبود تا حضرت زینب (س) سرش را به آن بکوبد.
به ادامه مطلب بروید
به دلایلی که گفته میشود این خبر ساختگی است:
اول:
سند ندارد و به عبارت دیگر سلسله راویان آن در جایی ذکر نشدهاست.
دوم: منابع اولیه وکتابهای معتبر هیچ
گاه آن را گزارش نکردهاند.
سوم: تنها
در کتاب نورالعین، نوشته شده و نویسنده و یا به عبارت صحیحتر جاعل آن کتاب تا به
حال معلوم نشده است؛ تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده میشود
که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و حتی این انتساب هم مورد قبول کارشناسان
کتاب نیست. شیخ طریحی نیز که آن را در منتخب آورده، از نورالعین گرفته است.
چهارم: در این روایت اشعاری از زبان حضرت زینب نقل شده که در خور شأن آن مخدّره نبوده و به گونهای توهین به ایشان است. علاوه بر آنچه گفته شد و اشکالاتی در محل خود به آنها پرداخته شده باید متوجه بود اگر این روایت درست هم باشد، که البته نیست، زمین تا آسمان با کار قمهزنان فرق دارد. زیرا نه موقعیت قمهزنان، موقعیت زینب (س) است و نه کار آنها مانند کار ایشان است.